دوستانی که برای نوشته ها دون می پاشند، گاهی التماس دعا می گن. هر چند قبول این درخواست ها بارمو سنگین می کنه (چون مسئولیت می آره)، ولی با جون و دل قبول می کنم. حمّال حاجات شما می شم و به امام رضا علیه السلام می گم: آقا! زائرای راه دورت التماس دعا گفتند و من خدمت شما آوردم. شما خانواده مزد کارگر رو قبل از خشک شدن عرقش می دید؛ منم مزد این حمّالی رو از خودتون می خوام.
در ضمن، وقتی کسی التماس دعا می گه، یعنی برام دعا کن، نه این که دعامو مستجاب کن!
موضوعات مرتبط:
برچسبها: خاطرات خدمت